جدول جو
جدول جو

معنی بیان

بیان
(اِ)
پیدا و آشکار شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). پیدا شدن. (ترجمان القرآن). اتضاح. (اقرب الموارد) : بانه بیاناً، آشکار کرد آنرا. (ناظم الاطباء) ، سخن پیدا و گشاده گفتن، پیدا و ظاهر کردن چیزی. (آنندراج) (غیاث). پیدا کردن. (ترجمان القرآن) ، افزون آمدن در فضل (لازم و متعدی). (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا