معنی بهنام بهنام (بِ) نیک نام. خوشنام. (فرهنگ فارسی معین) ، خوب و نیکو. قال اﷲتعالی: من کل زوج بهیج. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). زیبا. (ترجمان القرآن). خوب و خوبروی. (زمخشری) ، باشکوه. (ترجمان القرآن) لغت نامه دهخدا