جدول جو
جدول جو

معنی بهارگه

بهارگه
(بَ گَهْ)
بهارگاه. هنگام بهار. موسم بهار:
اگر ندانی بندیش تا چگونه بود
که سبزه خورده بفاژد بهارگه اشتر.
لبیبی.
این زمستان ما به بلخ خواهیم بود بهارگاه چون به غزنین آئیم تدبیر آوردن برادر ساخته آید. (تاریخ بیهقی). و رجوع به بهارگاه شود
لغت نامه دهخدا