معنی بلو بلو (اِ) آزمودن. (منتهی الارب). اختبار خیر یا شر. (تاج المصادر بیهقی). آزمودن به خیر و شر. (دهار). آزمودن و اختبار کردن. (از اقرب الموارد). بلاء. و رجوع به بلاء شود. لغت نامه دهخدا