معنی بلغاق بلغاق (بُ) معرب بلغاک، شور و غوغای بسیار، و بعضی این را مغولی دانسته اند. (از آنندراج) (از هفت قلزم). بولغاق. بلغاک. و رجوع به بلغاک شود، تن پرور و فربه. (آنندراج) لغت نامه دهخدا