معنی بلغ بلغ (بَ) مرد فصیح. رسانندۀ سخن آنجا که خواهد. (منتهی الارب). بلیغ. (اقرب الموارد). بلغ یا بلغ. و رجوع به بلغ و بلیغ شود. لغت نامه دهخدا