گنگی یا عجز بیان و بلاهت. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از غیاث). بکامه. (منتهی الارب). ورجوع به بکامه شود، گوسپندان آمیخته با گوسپندان دیگر. (منتهی الارب) (آنندراج) ، یقال ظلت الغنم بکیله واحده و عبیثه واحده، اذا لقیت الغنم غنماً اخری فاختلط بعضها ببعض و هو مثل یضرب فی اختلاط القوم و تساویهم فی الفساد ظاهراً و باطناً. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، آرد یا رب باروغن و خرما سرشته یا پست با خرما و شیر یا آردی که به پست مخلوط کرده با آب و روغن یا زیت تر کرده باشند. (آنندراج). خرما و پست بشیر کرده. (مهذب الاسماء). بکاله. (منتهی الارب). و رجوع به بکاله شود