معنی بکر بکر (اِ) شتابی کردن بسوی کسی و شتافتن. (ناظم الاطباء). شتابی کردن. (منتهی الارب). شتافتن به چیزی. (از اقرب الموارد) ، تازگی. نوی، ابداع. ابتکار: سرحد خلقت شده بازار او بکری قدرت شده در کار او. نظامی لغت نامه دهخدا