جدول جو
جدول جو

معنی بقو

بقو
(اِ)
انتظار کردن کسی را و حفظ و نگاهبانی وی نمودن. (منتهی الارب). بقاوه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به بقاوه شود
لغت نامه دهخدا