جدول جو
جدول جو

معنی بقزماوی

بقزماوی
(بِ زَ وی ی)
شربت فروش. لیمونادفروش. (دزی ج 1 ص 103) ، پاره ای زمین ممتاز از زمین حوالی خود. ج، بقع و بقاع. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ نظام) (از منتهی الارب) (آنندراج). پاره ای زمین. ج، بقاع. (مهذب الاسماء). زمینی که محدود و ممتاز باشد از زمین دیگر. (غیاث اللغات). پاره ای از زمین. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (از مؤید الفضلاء). و رجوع به بقعت و بقعه شود
لغت نامه دهخدا