آهنگی از آهنگ های موسیقی. (از یادداشتهای لغت نامه) ، (ترکی) نام آشی است مشهور. و چون واضع آن آش بغراخان پادشاه خوارزم بوده موسوم بنام او ساخته بغراخانی میگفتند و اکنون خان را انداخته و بغرا می خوانند. (برهان) (از هفت قلزم) (از رشیدی ذیل بغراخانی). بغره. (تذکرۀ داود ضریر انطاکی). و رجوع بهمان متن شود. قطعات مربع خمیر که با آبگوشت و کشک از آنها آش ترتیب دهند و مخترع آن بغراخان پادشاه خوارزم بود. (ناظم الاطباء). آشی منسوب به بغراخان یکی از خوانین ترکستان. (از آنندراج). نام آشی است که ایجاد بغراخان پادشاه خوارزم است و آن چنان باشد که مثل لیموی کاغذی بلکه خردتر از آن از آرد نخود گلوله هایی ساخته آش از آن درست می سازند بکثرت استعمال لفظ خان و یای نسبت حذف شده. (آنندراج) (از غیاث) (سروری) (از جهانگیری). نام آشی است معروف و در فرهنگ سطور است که واضع آش بغرا، بغراخان بوده و بغراخانی میگفتند، بمرور ایام خانی را حذف کرده اند. (رشیدی). آشی که در آن گلوله های خمیر و شلغم و زردک ریخته بپزند. لفظ مذکور در تکلم خراسان هست ومنسوب است به بغراخان شاه خوارزم که مخترع است یا خیلی مایل آن بوده است. (از فرهنگ نظام) : بجو قلیه در صحن بغرا دلا که جویندگی عین یابندگیست بسحاق اطعمه (از سروری). هر طعامی در زمانی لذت دیگر دهد صبح بغرا چاشت یخنی قلیه شب کیپا سحر. بسحاق. فقره که مزعفر شاه در فارس و بغراخان در ترکستان از مأکولات سپاهی برآراسته لشکرکشی کردند بالاخره بغراخان بهزیمت رفته. (بسحاق اطعمه از آنندراج). مطبخی رادی طلب کردم که بغرایی پزد تا شود زآن آش کار ما و مهمان ساخته گفت لحم و دنبه گر یابم که خواهد داد آرد گفتم آنکو آسیای چرخ گردان ساخته. کاتبی ترشیزی. ، قسمی ازپلاو که از گوشت و میدۀ نخود و روغن و قند و سرکه وزردک و غیره راست کنند. (غیاث) (آنندراج بنقل از آیین اکبری) ، رشته ای که آنرا گرد برند. (تذکرۀ داود ضریر انطاکی) خط بغدادی، شیوۀنوشتن بود که در قرن سوم در بغداد بظهور آمد مقابل خط کوفی. و علی بن مقلۀ وزیر و پس از وی علی بن هلال کاتب معروف به ابن البواب در تکمیل آن کوشیدند. رجوع به ترجمه مقدمۀ ابن خلدون چ 1337 ص 844، 845 شود