معنی بغ بغ (اِ) جوش زدن خون. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، تا انتها و تا آخر، بشدت و بسختی. (ناظم الاطباء). و رجوع به غایت شود لغت نامه دهخدا