جدول جو
جدول جو

معنی بعل

بعل
(اِ)
متحیر و ترسان و ستوه گشتن از چارۀ کار. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد). سرگشته شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). بعل، سرکشی نمودن از کسی: بعل علیه. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا