جدول جو
جدول جو

معنی بعاد

بعاد
(بِ)
لعن. (ناظم الاطباء). لعنت و نفرین. (آنندراج) (منتهی الارب) ، و گاه بمعنی مع آید مانند:
فقلت لها فیئی الیک فاننی
حرام و انی بعد ذالک لبیب.
یعنی مع ذاک. (از اقرب الموارد) ، بمعنی الاّن مانند: ما حانت منیته و بعد، یعنی الاّن. (از اقرب الموارد) ، و گاه ظرف زمان و مکان واقع شود: جئت بعدالفجر و دمشق بعد بعلبک. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا