معنی بشتن
- بشتن (بَ تَ)
- دهی به قرطبه در اندلس. (منتهی الارب). از قرای قرطبه در اندلس. (معجم البلدان) ، پهن گشته. (برهان) (از آنندراج). فراخ شده و پهن گشته. (ناظم الاطباء). پخش و پهن کرده. (اوبهی) (معیار جمالی) ، پایمال گردیده. (برهان) (ناظم الاطباء). پایمال کرده. (شرفنامۀ منیری) (مؤید الفضلاء). پایمال گردیده. (از آنندراج)
