معنی بش بش (بُ / بَ) بشک. فش. پش. کاکل آدمی. (برهان) (ناظم الاطباء) (آنندراج). در اوستا، برش ’اسفا 1:2 ص 14’ استی، برزه، بارز (پس گردن) ’اشتق 220’. رجوع به بشن، بشک، فش و حاشیۀ برهان قاطع چ معین و فرهنگ شاهنامۀ شفق شود. لغت نامه دهخدا