مخفف بگسلاندن باشد. رجوع به سروری و جهانگیری شود. و برین قیاس است بسلانیدن. (از رشیدی). گسلاندن و پاره کردن. (فرهنگ نظام) : هر کس فریباند مرا کز عشق بسلاند مرا آنکس که فهماند مرا گوید که پیش من بیا. مولوی (از رشیدی، سروری، فرهنگ نظام). و رجوع به بسلانیدن شود، استعانت بنام خدا درخطابه و هر کاری: کل امر ذی بال لم یبداء ببسم اﷲ فهو ابتر، در تداول فقه و تفسیر اختلاف است که بسم اﷲ در اول هر سوره آیه مستقلی است یا از آیات آن سوره است چنانکه صاحب شرایع بسمله را آیه ای از سورۀ حمد میشمارد و قرائت آن را با سورۀ حمد واجب میداند. رجوع به شرایع چ 1307 هجری قمری ص 21 و بسم اﷲالرحمن الرحیم شود