جدول جو
جدول جو

معنی بزندار

بزندار
(بَ زِ)
بلغت زند و پازند پنجره و محجری باشد که در پیش آستان در سازند. (برهان) (انجمن آرای ناصری) (ناظم الاطباء) (آنندراج). پنجره و تاری که پیش آستان در سازند. (یادداشت بخط دهخدا) ، برجستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، انس گرفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، غلبه کردن بر کسی وداروگیر نمودن او را. (آنندراج) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا