معنی بروفق بروفق (بَرْ وِ) مرکّب از: بر فارسی + وفق عربی، مطابق. برطبق. موافق، استخراج کردن: زر از سنگ خارا برون آورند که با دوستان و عزیزان خورند. سعدی. ، عصیان دادن. برانگیختن: به تدبیری چنین آن شیر کین خواه رعیت را برون آورد بر شاه. نظامی لغت نامه دهخدا