جدول جو
جدول جو

معنی برقاوات

برقاوات
(بَ)
جمع واژۀ برقاء. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خاکهای با سنگ و گل و ریگ درآمیخته. (منتهی الارب). رجوع به برقاء شود، هر دستگاه که با خود برق بحرکت درآید یا ایجاد حرکت کند چون چرخ برقی و تراموای برقی و اجاق برقی و غیره، کسی که بکار برق و ساختن آلات و ادوات که منسوب به آن است پردازد، بسرعت و بشتاب. زود: برقی برو برگرد.
- کفش برقی، قسمی کفش که از ورنی سازند و براق است.
، قسمی جامه که از آن رویۀ کفش کنند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا