بره. چوبک مهار. (منتهی الارب در ماده انف در ترجمه بره). چوبی باشد که در بینی شتر کنند و ریسمان مهار را بدان بندند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) : جمل آنف، اشتری که بینیش درد کند از برس. (مهذب الاسماء). الخش، برس در بینی شتر کردن. (تاج المصادر بیهقی) : چون گسستی مهار و ببریدی زود بینی به بینی اندر برس. انوری.
مهارت راهنما. (آنندراج) (منتهی الارب). و رجوع به برس شود. مهارت و حذاقت دلیل و راهنما. (ناظم الاطباء)