جدول جو
جدول جو

معنی برافروختن

برافروختن
(مُ وَ حَ)
افروختن. مشتعل ساختن. (آنندراج) (ناظم الاطباء). شعله ور ساختن. شعل. اشعال. تشعیل. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا