جدول جو
جدول جو

معنی بدآموخته

بدآموخته
(بَ تَ / تِ)
آنکه بد تعلیم شده.
- بدآموخته شدن، تعلیم بد و زشت شدن. بد عادت شدن.
- بدآموخته کردن، تعلیم بد و زشت کردن بد عادت کردن و رجوع به بدآموختن شود، نمدپاره ای که بر پشت ستور پشت ریش بندند. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا