معنی بخر
- بخر (بَ خَ)
- گندگی دهان و جز آن. (منتهی الارب). گندگی دهان و جز آن که بفارسی بیاستو و پیاستو و غشاک گویند. (ناظم الاطباء) ، پژمرده و فراهم آمده. (ناظم الاطباء) :
همچو گرمابه که تفسیده بود
اندرآیی جانت بخسیده شود.
مولوی (مثنوی چ خاور ص 194).
، خرامان. (ناظم الاطباء)
