جدول جو
جدول جو

معنی بخ

بخ
(بَ)
اسم فعل است و هنگام مدح و خشنودی از چیزی بکار رود و برای مبالغه تکرار شود. (از اقرب الموارد). خه. زه. فارسی است و مکرر نیز استعمال شود در مقام تحسین. آفرین. کلمه ای است اظهار خشنودی را به معنی چه نیک است، چه خوش گفتی، و برای مبالغه بخ بخ گویند. به به. نیکا. تحسین. (فرهنگ شعوری) :
هرکه را توفیق یار است او بدین خدمت رسد
بخ مر آنکس باد کانکس را بود توفیق یار.
فرخی.
آبم ببرد بخت، بخ ای خفته بخت، بخ
نانم نداد چرخ، زه ای سفله چرخ زه.
خاقانی.
لغت نامه دهخدا