جدول جو
جدول جو

معنی بخ - جستجوی لغت در جدول جو

بخ
کلمه ایست که خشنودی و مدح و تمجید را رساند زه، خه، خوشاخ بخ بخ، برای مبالغه در اظهار مسرت یا مدح و تمجید گویند، آفرین، خوشا
فرهنگ لغت هوشیار
بخ
کلمه ای برای مدح و اظهار خشنودی و مسرت یا تمجید، زه، خه، خوشا، آفرین
تصویری از بخ
تصویر بخ
فرهنگ فارسی عمید
بخ
((بَ))
زه، خوشا
تصویری از بخ
تصویر بخ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بخشوده
تصویر بخشوده
معاف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخشودگی
تصویر بخشودگی
معافیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخشنده تر
تصویر بخشنده تر
اکرم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخشنامه
تصویر بخشنامه
ابلاغیه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخشش
تصویر بخشش
عفو، اعطا، تقسیم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخشایش
تصویر بخشایش
رحم، عفو، غفران، مغفرت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخش کردن
تصویر بخش کردن
تخصیص
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخش پذیری
تصویر بخش پذیری
قابلیت قسمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخش پذیر
تصویر بخش پذیر
قابل قسمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخش
تصویر بخش
قسمت، واحد، سهم، کسر، تقسیم، قطعه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخردانه
تصویر بخردانه
معقول، منطقی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بختمندانه
تصویر بختمندانه
اتفاقی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بختک
تصویر بختک
کابوس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بختامد
تصویر بختامد
اتفاق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخت
تصویر بخت
اقبال، شانس، طالع، قسمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخیلی
تصویر بخیلی
تنگ چشمی گرسنه چشمی زفتی ممسکی مقابل سخاوت کرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخیله
تصویر بخیله
خرفه بقله الحمقاء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخیل
تصویر بخیل
خسیس وممسک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخیر
تصویر بخیر
بخوبی وخوشی، بسلامتی وتندرستی، بعاقبت وسر انجام نیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخیده
تصویر بخیده
پشم یا پنبه زده شده حلاجی شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخیدن
تصویر بخیدن
حلاجی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی زولا نگاه فرو رفتگی بالای سم ستور که زولانه را آنجا می بندند فرو رفتگی بالای سم اسب که حلقه بخورا در آنجا بندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخورک
تصویر بخورک
ارژن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخورتیکان
تصویر بخورتیکان
تمشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخور و نمیر
تصویر بخور و نمیر
مقداری از غذا که فقط برای ادامه زندگی کفایت کند قوت لایموت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخور مریم
تصویر بخور مریم
آذریون گل نگونسار از گیاهان گل نگونسار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخور گرفتن
تصویر بخور گرفتن
خوزمیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخور دادن
تصویر بخور دادن
خوز ماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخور
تصویر بخور
هر چیزی که برنگ خاکستر باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخودی خود
تصویر بخودی خود
بتنهائی، استبداد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخود آمدن
تصویر بخود آمدن
به هوش آمدن، به حال آمدن از غش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخود
تصویر بخود
بخویش، خویشتن، باختیار
فرهنگ لغت هوشیار