جدول جو
جدول جو

معنی بحبوح

بحبوح
(بُ)
اصل و میان چیزی و وسط آن، یقال هو فی بحبوح الکرم. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). وسط کاری و امری. بحبوحه. (منتهی الارب). و رجوع به بحبوحه شود، شکافتن و فراخ گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا