معنی بجستن بجستن (خوا / خا دَ) جستن. طلب. طلب کردن. جویا شدن. و رجوع به جستن شود، درنگ نمودن، منقبض گردیدن. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا