معنی بجر بجر (بُ جَ) جمع واژۀ بجر بمعنی عیبها. (آنندراج). و منه: ذکر عجره و بجره، یعنی یاد کرد عیوب و تمامی امور ظاهر و باطن او را. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : و غلامی از میان ایشان که بر عجر و بجر و مکاید واقف بود. (جهانگشای جوینی). لغت نامه دهخدا