جدول جو
جدول جو

معنی بتوسط

بتوسط
(بِ تَ وَسْ سُ)
بواسطۀ به میانجی گری. (ناظم الاطباء). به وسیلۀ. به کمک. و رجوع به توسط شود، نهالی که از بن درختی برآمده و از آن درخت مستغنی شده باشد. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، درخت های خرد خرما که از درخت بزرگ جدا باشند. ج، بتائل، مرعلی بتیله من رأیه، یعنی از عزیمت خود برنگردید (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، هر عضو با گوشت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). هر اندام که به گوشت آکنده بود. (مهذب الاسماء) ج، بتائل. هر عضو گوشتین. (از اقرب الموارد)، سرین. (منتهی الارب) (آنندراج) (یادداشت مؤلف) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا