جدول جو
جدول جو

معنی بتل

بتل
(اِ)
قطع و بتول از آن گرفته شده است. (ترجمان القرآن جرجانی). بریدن. (از المنجد) (آنندراج). جدا کردن. (تاج المصادر بیهقی). بریدن و جدا کردن چیزی از چیزی و ممتاز ساختن آن. (از ناظم الاطباء). بریدن چیزی را و جدا کردن آن را از غیر و ممتاز ساختن. (از منتهی الارب). قطع کردن چیزی و جدا ساختن آن از چیزدیگر. (از اقرب الموارد). بتله. (منتهی الارب). تبتیل. (اقرب الموارد). و رجوع به بتله و تبتیل شود
لغت نامه دهخدا