معنی بتگری بتگری (بُ گَ) عمل بتگر. ساختن بت. بت سازی: ز نقاشی و بتگریها که کردی ز تو خیره ماندست نقاش و بتگر. فرخی. گر آرایش تن ز بتگر بود تنت را میارای کاین بتگریست. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا