معنی ببل ببل (بَ بُ) سیسبان، شروع کردن. راه انداختن. قائم ساختن: این سخن پایان ندارد ای کیا بحث بازرگان و طوطی کن بپا. مولوی. - هنگامه بپا کردن، معرکه راه انداختن لغت نامه دهخدا