عظیم ترین پستاندار دریایی که آن را وال یا بال نامند. رجوع به بال (ماهی) شود، بم (آواز) ، برابر زیر. (انجمن آرای ناصری). مشبه بم. (آنندراج) : چو مطربان سحر آه زیر و بام کنند معاشران صبوحی هوای جام کنند. خواجو. به سوز نالۀ زارم ز عشاق نوای زیر و بامی برنیامد. خواجو. - گلبام، آواز بلندی باشد که نقاره چیان و شاطران و قلندران و معرکه گیران در وقت نقاره نواختن و شلنگ زدن و معرکه بستن بیکبار بکشند. (برهان قاطع). گلبانگ. (برهان قاطع) : ساغر گلفام خواه کز دهن کوس نغمۀ گلبام وقت بام برآمد. خاقانی. - نوای بام، آهنگ بم، مقابل زیر. صدای بلندی که از ساز یا گلوی آوازه خوان بیرون می آید. (فرهنگ نظام)