جدول جو
جدول جو

معنی باک

باک
(کِنْ)
اسم فاعل از بکاء و بکی. که روان بود اشک از دیدگان او از اندوه. ج، بکاه، بکی ّ. (از اقرب الموارد). باکی. گریان. گرینده. گریه کننده. رجوع به باکی و بکاء و بکی شود
لغت نامه دهخدا