جدول جو
جدول جو

معنی باقی

باقی
محمدشاد، محمشاد، ابومنصور محمد بن عبدالله بن ممشاد نیشابوری (درگذشته به سال 388 هجری قمری). ادیب و زاهد و از دانشمندان پارسا و پرهیزگار بوده است و جماعتی از دانشمندان و واعظان از او دانش آموخته اند و گویا مصنفات او بیش از سیصد کتاب بوده است
سید، مرتضی بن تاج الدین. دانشمندی خداپرست بود و از صاحبان بدعت و گمراهی کناره میگرفت و به فراگرفتن دانش و تلاوت قرآن و پند دادن بندگان میپرداخت تا آنکه به مقام ولایت رسید و از اولیأالله گردید. وی بسال هفتصد و... درگذشت. (از شدالازار)
باقی کاشانی اصلش از مردم کاشان بود، دیوانش ملاحظه شده، بسعی بسیار این بیت از دیوانش استخراج گردید:
باقی چمنی نیست چو گلزار محبت
خاری که از آن گل بتوان چید ندارد،
(آتشکدۀ آذرص 241)
باقی ماوراءالنهر از شعرای پارسی زبان اهل ماوراءالنهر بوده، از اوست:
چنان کز دل شدم باقی اسیر عشق دلجوئی
نه دل دارم، بلائی بهر جان خویشتن دارم،
(از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1204)
باقی دماوندی از شعرای ایران و اهل دماوند بوده است، از اوست:
نخست آن سنگدل با بی دلان آمیختن گیرد
چو وصلت درمیان پیدا شود خون ریختن گیرد،
(از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1204)
باقی بلخی از شعرای پارسی زبان بلخ بوده است، از اوست:
چو او را تکیه بردیوار دیدم مردم از حسرت
که این فرسوده قالب خشت آن دیوار بایستی،
(از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1204)
باقی هروی از شعرای ایرانی و اهل هرات بوده، از اوست:
او سخن از کشتن من میکند
من بهمین خوش که سخن میکند،
(از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1204)
لغت نامه دهخدا