معنی باطلاق باطلاق باتلاق، زمینی با آبی راکد که پای درآن فرو رود، (یادداشت مؤلف)، گلزار، لجن زار، خلاب، زمینی یا شوره زاری سخت گلناک و سست بسبب ایستادن آب در آن که اجسام بر آن قرار نتوانند گرفت و فروروند، ناودان بام خانه، (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا