معنی بازگستردن بازگستردن (مَ مَ ضَ) گستردن. پهن کردن: چو آمد بدان روزگار دراز همی گسترد چادر داد باز. فردوسی. بفرمان اویست گردان سپهر وز و بازگسترده هرجای مهر. فردوسی لغت نامه دهخدا