جدول جو
جدول جو

معنی بازکاشت

بازکاشت
(لَ)
دوباره کاشتن، عمل جابجا کردن نهال را در نهالستان بازکاشت گویند و محلی که نهالهای جابجا شده را در آن میکارند بستر بازکاشت مینامند، رجوع به جنگل شناسی کریم ساعی ج 2 ص 74 شود، اصطلاح بانکی و تجارتی، برگرداندن اضافی پولی است که شرکاء از بابت سرمایه بشرکت میپردازند، (لغات مصوبۀ فرهنگستان)، بازگشت از گناه، توبه، انابه، ذکری، متاب، (منتهی الارب) : چندان مکرمت در حق ایشان بفرمود که از خجالت بازگشت خواستند، (تاریخ طبرستان)، اول بازگشت خسته میباید آنگاه توجه خاطر شکسته، (بخاری)،
سوی او تاب کز گناه بدوست
خلق را پاک بازگشت و مآب،
ناصرخسرو،
کنون با خرد باید انباز گشت
که فردا نماند ره بازگشت،
سعدی (بوستان)،
، معاد، (منتهی الارب)، مسیر، (دهار)، مرجع، پشیمانی، اعادت بیماری از بدپرهیزی یا هوازدگی، (آنندراج)، نکس مرض، بازگشت مرض، برگشت بیماری:
شنیدی به برگشتن از کوه و دشت
که بیمار را بد بود بازگشت،
حاجی محمدجان قدسی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا