جدول جو
جدول جو

معنی باززدن

باززدن
(مُ رَ بَ)
راندن. دور کردن: روا نداریم که مهتری (منوچهربن قابوس) درخواهد که با ما (مسعود) دوستی پیوندد و ما او را باززنیم. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 132)، باز کشتن کشنده را. اقاده. (منتهی الارب)، خاموش کردن آتش و امثال آن:
در دماغ می پرستان باز کش
آتش سودابه آب چشم جام.
سعدی
لغت نامه دهخدا