منسوب ببازار بمعنی مردم بازار، (آنندراج)، منسوب و متعلق به بازار، یکی از کسبۀ بازار، سوداگر، (ناظم الاطباء)، کاسب، تاجر، بازرگان، بازارگان، آنکه در بازار بتجارت و کسب و کار مشغول باشد: کنون مرد بازاری و چاره جوی ز کلبه سوی خانه دارند روی، فردوسی، چه نامی بدو گفت خرادنام جهان گرد و بازاری و شادکام، فردوسی، از ایدر خورش بود و روزی و بهر بدهقان و بازاری و اهل شهر، اسدی (گرشاسب نامه)