معنی باختن
- باختن (دَ)
- لازم و متعدی هر دوآمده است. مقابل بردن، در قمار. گم کردن در قمار. زیان کردن در قمار. باختن چیزی بگرو. مقامره. (منتهی الارب). تقامر. (منتهی الارب) (کازیمیرسکی). قمار باختن. یسر. یسر. مغلوب حریف شدن در قمار. جنسی از قمارکه نقد خود را در قمار بحریف داده، عاجز ماندن که بهندی هارنا گویند. (غیاث).
