لقبی است مر شاهان تاتار را، (آنندراج)، لقب شاهزادگان تاتار، (ناظم الاطباء)، لقب خانهای تاتار است مثل لفظگرای، (کذا فی وسیلهالمقاصد)، (شعوری ج 2 ص 188)، تاریک، (فرهنگ ضیاء)، شعوری بمعنی زیبایی و حسن و جمال گرفته و بیت ذیل را از ابوالمعالی شاهد آورده است: نکردی چرا عاشقان دل فراخ خدا آفریده ترا حسن و باخ (؟) ، هم شعوری بمعنی سیم و زر ناسره گرفته و بیت ذیل را از ابوالمعالی شاهد آورده: سرشکم مگر بوده است کم عیار قبولش نکردند چون نقره باخ (؟) این لغت ظاهراً مصحف ’ماخ’ است، رجوع بماخ شود، نیز شعوری بمعنی ایلچی و قاصد گرفته بیت ذیل را از میرنظمی شاهد آورده است: نشسته شد آن عز و دولت بکاخ در آن دم بخدمت رسیده ست باخ (؟) ، هم شعوری بمعنی دون همتی گرفته مصراع ذیل را از قریعالدهر شاهد آورده: همه را همت باخ و همه در راه بساخ (؟) این کلمه هم مصحف ’ماخ’ است و همین بیت در لغت فرس اسدی شاهد ماخ بمعنی نبهره از سیم و زر آمده است، رجوع بلغت فرس چ اقبال ص 78، و ماخ شود