جدول جو
جدول جو

معنی باب

باب
بابا، پدر، اب، والد، مقابل مام، مادر، که بعربی والد گویند و به این معنی بلغت زند و پازند با بای فارسی باشد، حکیم سنائی گفته:
هر دو را در جهان عشق طلب
پارسی باب دان و تازی اب،
(از جهانگیری)،
بفتح اول به الف کشیده و سکون موحده تحتانی بمعنی پدر باشد و در لغت زند و پازند بمعنی اول (پدر) بجای موحدۀ تحتانی آخر بای پارسی آمده، (هفت قلزم)، مؤلف آنندراج آرد: بمعنی پدر آمده است، خاقانی گفته:
مرا گریز ز خانه بخانقاه بود
چو کودکی که بمادر گریزد از بر باب،
خواجه جمال الدین سلمان در مرثیۀ امام حسین علیه السلام آرد:
در حق باب شما آمد علی بابها
هر کجا فصلی درین بابست در باب شما،
باب بزرگوارت، اجداد نامدارت
دانسته اند بر خود انفاس من همایون،
لغت نامه دهخدا