اقبال. روی کردن بخت. مقابل ادبار: دیدن روباه در سفر آمددارد، خجستگی. میمونی. میمنت. مقابل نیامد: سرکه انداختن آمد نیامد دارد، یعنی برای بعضی فرخنده و بفال نیک و برای برخی شوم و بفال بد است. - آمد داشتن، همیشه بفال نیک بودن. - آمد کار، فال نیک. خجستگی. یمن. میمنت: لانه کردن پرستو در خانه آمد کار است. - آمد کردن، خجسته، میمون آمدن: قدم این عروس بما آمد کرد