جمع واژۀ یفع. (آنندراج) (منتهی الارب). جمع واژۀ یافع. (از دهار) (ناظم الاطباء). رجوع به یفع و یافع شود، آمادۀ پریدن شدن مرغ و یا بال جنبانیدن آن وقت فرود آمدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). آهنگ کردن مرغ به رفتن. (تاج المصادر بیهقی) ، به خشم آوردن کسی را. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء)