سبک بریدن. (منتهی الارب) (آنندراج). بریدن. (المصادر زوزنی). بشتاب بریدن یا همه چیزی را بریدن. (از اقرب الموارد). بریدن بزودی. (تاج المصادر بیهقی) ، غمخوارگی کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). تیمار داشتن. (مجمل اللغه) (تاج المصادر بیهقی) ، در کاری همت برگماشتن و توجه کردن. کوشش کردن. (از کشف و صراح و منتخب بنقل غیاث اللغات) (آنندراج). سعی در هر کاری. عنایت. اعتناء. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). کوشش. سعی. جهد. کوشش فراوان. تدبیر. (ناظم الاطباء) : ارجو که بسعی و اهتمام تو زین غم بدهد خلاص دادارم. مسعودسعد. از دست جور دور فلک آن کسی امان یابد که در رعایت و در اهتمام تست. سوزنی. ملک یوسف ای حاتم طی غلامت ملوک جهان جمله در اهتمامت. انوری. مرغ بقا دان و نامه بخت کزین دو کار دو ملک از یک اهتمام برآمد. خاقانی. عروس طبع بر او عقد بستم از بر عقل بدان صداق که از اهتمام او زیبد. خاقانی. تا از بسیاری مراعات و اهتمام الیف و حلیف وی شد. (سندبادنامه ص 192). ایشان بمقدم او مباهات نمودند و قصد او باهتمام ایشان شرفی تمام شناختند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 186). بر اهتمام بحال رعیت و اعتناء بمصالح زیر دست حریص. (ترجمه تاریخ یمینی ص 234). گفت اگر جدت نبودی و اهتمام در خریداری این اسود غلام. مولوی. باهتمام محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). بسعی و اهتمام حاج عبدالرحیم باسمه چی بطبع رسید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)