معنی اورمز اورمز (مُ) پسرزادۀ اسفندیار که پسر بهمن باشد. (برهان) (ناظم الاطباء) : کمین بندۀ تو بود اورمز که توچون شبانی و ایشان چو بز. فردوسی لغت نامه دهخدا