نعت تفضیلی است. روشن تر. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (اقرب الموارد). نورانی تر. بافروغ تر. منورتر: محسوس نیستند و نگنجند در حواس نایند در نظر که نه مظلم نه انورند. ناصرخسرو. که شب را تیرگی چندان نماند که رخ پیدا کند خورشید انور. انوری. شاهنشه ملوک قزل ارسلان که هست از رای و روی او بسپهر انور آفتاب. خاقانی. - انور التوأمین، (اصطلاح هیوی) رأس التوأم الغربی از قدر اول. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). - انورالفرقدین، ستارۀ نورانی تر از فرقدان که بر پهلو و پشت دب اصغر جای دارند. (یادداشت مؤلف) ، خواب آلود. (ناظم الاطباء)