معنی امساح
امساح
(اَ)
جمع واژۀ مسح. پلاسها. (از اقرب الموارد) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " امساح " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...